واقعیت ها و باورهای غلط درباره ی مصرف موادمخدر و اعتیاد

واقعیت ها و باورهای غلط درباره ی مصرف موادمخدر و اعتیاد

واقعیت ها و باورهای غلط درباره ی مصرف موادمخدر و اعتیاد

مدل کودک: مدل کودک: زمانی که فرد در اثر مصرف الکل و سایر مواد اعتیادآور بصورت تفریحی یا به شکل منظم، با مشکلات گوناگون جسمی، روانی و اجتماعی مواجه شود، در حقیقت مصرف مواد برایش مشکل زا شده است. لزوما میزان مصرف الکل و سایر مواد تعیین کننده شرایط مشکل زای مصرف محسوب نمی گردد، بلکه مشکل اصلی تأثیراتی است که مصرف مواد بر زندگی مصرف کننده دارد.
به گزارش مدل کودک به نقل از ایسنا، «اعتیاد» اختلالی است که به سبب تسلط مواد مصرفی بر رفتار و عملکرد مصرف کننده، کارکرد طبیعی وی را از نظر جسمی یا روانی مختل کرده و فرد به مصرف مواد وابسته می شود.
باورهای غلط و واقعیت ها درباره ی مصرف مواد و اعتیاد
باور غلط: مصرف مواد، “عادت بد” است و نتیجه ضعف اخلاقی و فقدان خود کنترلی است.
واقعیت: مصرف مواد، به عوامل گوناگونی مانند استعداد ژنتیکی و شرایط اجتماعی وابسته است. بعلاوه اعتیاد نیز مانند دیابت یا نارسایی قلبی، یک بیماری مزمن و تهدیدکننده حیات است.
باور غلط: افرادی که مصرف مواد یا اعتیاد دارند، به سبب فقدان اراده و عزم راسخ نمی توانند مصرف ماده را قطع کنند.
واقعیت: بیشتر افراد مصرف کننده مواد، نیاز به کمک ساختارمند و حرفه ای برای ترک دارند.
باور غلط: افراد مصرف کننده مواد مانند معتادان خیابانی و بی خانمان هستند.
واقعیت: الزاما در تمامی افراد مصرف کننده مواد، تغییر ظاهر فیزیکی رخ نمی دهد و غالبا ظاهری خوب دارند و مانند افراد سالم هستند.

باور غلط: تا آن زمان که عود وجود دارد، درمان کارآمد نیست.
واقعیت: عود بجای این که شاخصی از شکست درمان باشد، اغلب قسمتی از پروسه بهبود در نظر گرفته می شود. برای مثال، تحقیقات
درباره ی سیگار نشان میدهد که پیش از موفقیت نهایی در ترک سیگار، به طور متوسط ۱۰ بار تلاش صورت می گیرد. به یاد داشته باشید که اعتیاد، اختلالی مزمن است و «برانگیزاننده هایی» در زندگی و محیط فرد وجود دارد که ممکنست منجر به عود شود.
سلامت روان و مصرف مواد
در خیلی از افرادی که مواد مصرف می کنند، اختلالات روانی اجتماعی همزمان نیز وجود دارد. حتی ممکنست فرد، به بالای یک مشکل روانی مبتلا یا مصرف کننده بیش از یک ماده باشد. تأثیر یکی از این دو، ممکنست بر تأثیر دیگری بیفزاید و با تشدید علایم، چالش زیادی در زندگی فرد بوجود آورد.
چنانچه افراد به سبب مصرف مواد و اختلالات همزمان روانی رو به رو شوند اغلب به خاطر انگ و تبعیض در رابطه با هر دو مشکل، شامل مصرف مواد و بیماریهای همراه، درخواست کمک برای آنها دشوارتر می شود.
چرا مصرف مواد به عنوان مشکل برای محیط کار محسوب می شود؟
رابطه میان مصرف مواد و محیط کار را از دو جنبه می توان بررسی کرد؛ محیط فیزیکی و اجتماعی محل کار حاوی عوامل مهمی است که می تواند احتمال بروز مشکلات ناشی از مصرف مواد را افزایش دهد (برای مثال تقاضای بالا/ کنترل پائین، وظایف تکراری و خسته کننده، فقدان نظارت، فقدان موقعیت برای رشد و ارتقاء و در دسترس بودن مواد اعتیادآور و الکل در محیط کار).
همین طور کارکنان یک سازمان ممکنست با مصرف مواد در محل کارشان درگیر شوند، برای اینکه آنها می خواهند با این روش ارتباط اجتماعی برقرار کنند یا در بین همکاران احساس همبستگی کنند. به عنوان منبع تفریح شمرده می شود و به آنها کمک می نماید که ساعات بیشتری کار کنند و به تقاضاهای بیشتری پاسخ دهند؛ به تامین انتظارات ناظران / مدیران ارشد محل کار کمک می نماید.
باورهای غلط و واقعیت ها درباره ی مصرف مواد و بهداشت روان
باور غلط: افرادی که بطور همزمان اختلال روانی و مشکل مصرف مواد دارند در مقایسه با افرادی که فقط یک مشکل دارند به احتمال کمتری به درمان روی می آورند.
واقعیت: افراد دارای اختلالات روانی همزمان، در مقایسه با افرادی که فقط یک اختلال دارند، کمتر به درمان روی می آورند. این افراد به سبب انگ ناشی از اختلال روانی، احتمال بیشتری دارد که از درمان محروم شوند.
باور غلط: افرادی که مشکلات سلامت روان و مصرف مواد را بطور همزمان دارند، بی خانمان هستند.
واقعیت: لطمه های ناشی از اختلالات روان همراه با مصرف مواد، باتوجه به زمینه های اجتماعی و اقتصادی فرد مبتلا به شکل های مختلف بروز می کند که یکی از آنها می تواند بی خانمانی باشد.
باور غلط: بیشتر افرادی که مشکلات سلامت روان و مصرف مواد را بطور همزمان دارند در سازگاری با جامعه گرفتار مشکل هستند.
واقعیت: انگی که افراد گرفتار مشکلات همزمان سلامت روان و مصرف مواد با خود یدک می کشند، منجر به بروز مشکل در برقراری ارتباط با
مواد با دوستان، خانواده و همکاران می شود.
درک اینکه مصرف الکل و مواد می تواند بر محیط کار در چه ابعادی تأثیر بگذارد حائز اهمیت است؛ تأثیر شدید مصرف مواد می تواند بر قضاوت هوشیاری، درک، هماهنگی حرکتی و حالت عاطفی کارکنان اثر بگذارد. تخریب به وجود آمده در اثر مواد مخدر ممکنست در یک جایگاه شغلی ساده و شاخص خودش را نشان ندهد ولی در صورت افزایش فعالیت سازمانی فرد، غالباً مصرف مقدار کمی از مواد نیز می تواند اختلال و تخریب بوجود آورد.
حتی اگر فرد مواد را در زمان غیرکاری استفاده نماید، آثار کاهش میزان ماده مصرفی در بدن منجر به تجربه علایم محرومیت می شود و می تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد فرد داشته باشد. مصرف طولانی مدت و سنگین مواد می تواند منجر به مصرف مزمن یا وابستگی به مواد و موجب بروز مشکلات آتی در عملکرد و سلامت فرد شود.

مدل کودک

تولید, جامعه, خانواده, کودک, مد و فشن

No description. Please update your profile.

~~||~~Comments Are Closed~~||~~