مدل کودک: مدل کودک: گاهی آواها علایم اشاره ای می شوند که از میان انگشتان دست حرف ها را بیان می کنند؛ روش و شیوه ارتباطی برای گروهی خاص که از نظر شنیداری با دیگران متفاوت اند و باید بدون کلام و گفت و گوی بدون صوت، حرف هایشان را بصورت علایم تصویری انتقال دهند.
مهدیه مهدویان در گفت و گو با ایسنا، با اشاره به روز جهانی «زبان اشاره» اظهار داشت: زبان اشاره، بر طبق نوع گویش و لهجه در هر منطقه ای متفاوت می باشد، چونکه کلام هر منطقه ای متفاوت است اما باوجود این گویش های متفاوت در ایران، همه ایرانیان یک زبان مشترک ملی همچون زبان فارسی دارند و از همین رو در زبان اشاره ایرانی برای ناشنوایان یک زبان مشترک مثل زبان فارسی وجود دارد.
مدیرعامل انجمن ملی زبان اشاره ایران اظهار داشت: آن چه که میان ناشنوایان مطرح است، اشاره دستی است و الفبای گویای باغچه بان با زبان اشاره متفاوت است. در حقیقت الفبای گویای باغچه بان، برای آموزش کلمات است اما اشاره دستی، زبان افراد ناشنواست که در هر کشور و موقعیتی متفاوت می باشد، هرچند که برخی اشارات در سطح دنیا مشترک و بصورت بین المللی بین ناشنوایان یکسان هستند.
مهدویان اشاره کرد: سالهای قبل، زبان اشاره به رسمیت شناخته نمی شد، اما بدنبال برگزاری جلساتی که انجمن های ناشنوایان با سازمان آموزش وپرورش استثنایی و سازمان بهزیستی برگزار کردند، در نهایت از چند سال اخیر، این زبان تایید و در ایران به رسمیت شناخته شده است، البته ما بدنبال تاییدات بیشتر قانونی هستیم.
مدیرعامل انجمن ملی زبان اشاره ایران در ادامه، ضمن تاکید بر لزوم گسترش زبان اشاره در جامعه اظهار داشت: افراد شنوا باید به زبان اشاره مسلط باشند، گو اینکه تمامی ناشنوایان هم باید تلاش کنند تا به یکسری اطلاعات معنایی در میان افراد شنوا آگاه باشند. هم اکنون در مدارس استثنایی برای آموزش گروه دانش آموزان دارای لطمه شنوایی از زبان اشاره به همراه لبخوانی استفاده می شود.
وی افزود: بطور کلی در شروع دوران زبان آموزی کودکان بلد نیستند صحبت کنند اما زمانی که به مراحل رشدی زبان و گویش می رسند بطور اتفاقی به یکسری از ارتباطات و اتفاقات کلامی یا اصواتی که تولید می شود، می رسند و سپس متوجه صدا می شوند و آنرا تقلید می کنند. با پیموده شدن مراحل رشدی کم کم یاد می گیرند کلمات را بیان کنند اما در گروه کودکان ناشنوا متفاوت می باشد. آنها توانایی شنیدن صوت را ندارند تا آنرا تقلید و بیان کنند، بلکه برای برقراری ارتباط در ازای بیان این صوت آغاز به بیان علایم و اشارات می کنند برای اینکه زبان اشاره، مفهومی از تصاویر کلمات است، اشاراتی که نمایی از ارتباطات تصویری کلمات است؛ آن چه که می بینند و از آن ارتباطات مفهوم می گیرند.
مهدویان درباب برخی گلایه ها در خصوص این که چرا در گذشته معلمان از زبان اشاره استفاده نمی کردند نیز اینطور توضیح داد و اظهار داشت: سال ها پیش برخی افراد که مسئولیت آموزش گروه ناشنوایان را برعهده داشتند، با این رویکرد که یک ناشنوا، باید در جامعه شنوا حضور داشته باشد و از همین رو باید به ارتباط با شنوایان آگاه و مسلط باشد، آموزش زبان اشاره را نادیده می گرفتند اما این افراد غافل از این بودند که زبان اشاره، زبان ناشنوایان است و ما باید در تقویت آن کوشا باشیم. در حقیقت این افراد شنوا هستند که باید زبان اشاره را یاد بگیرند تا بین شنوایان و ناشنوایان ارتباطات غنی تری برقرار شود، دلیل نمی شود که به سبب کم بودن تعداد افراد در جامعه ناشنوا، زبان اشاره را نیاموزند. البته طی سالهای اخیر، این رویکرد تغییر نمود و به اهمیت دانستن زبان اشاره واقف شدند برای اینکه زبان اشاره ابزار کمکی برای تفهیم مطالب درسی معلمان است.
مدیرعامل انجمن ملی زبان اشاره ایران با اعلان اینکه سازمان آموزش وپرورش استثنایی نیز دوره هایی برای افراد خاص که دارای زمینه آموزشی بوده اند برگزار کرد تا آنها به عنوان مدرس زبان اشاره در سطح هر استان به معلمان مدارس ناشنوا زبان اشاره را بیاموزند، اظهار داشت: حتی این مدرسان به معلمان مدارس عمومی یا مدارس پذیرا به عنوان آموزش وپرورش تلفیقی و فراگیر، زبان اشاره را می آموزند. همین مسئله باعث شده است تا دانش آموز ناشنوا یا کم شنوا توانایی حضور در مدرسه عادی یا پذیرا در سیستم آموزش تلفیقی و فراگیر را داشته باشد. این مسئله سبب شده تا روش آموزش به کودکان ناشنوا در مدارس عادی نیز تسهیل شود؛ البته تمامی معلمان این دوره را آموزش ندیده اند و لازم است این دوره به مرور از طرف سازمان آموزش وپرورش استثنایی اجرا شود و ادارات کل استانها درخواست کنند که دوره و کارگاه های آموزش زبان اشاره برای معلمان مدارس پذیرا اجرا شود.
ایشان سپس ضمن انتقاد نسبت به کمبود بهره گیری از رابطان و مترجمان زبان اشاره در فضاهای دولتی و عمومی اشاره کرد: مترجمان بوسیله کلام، زبان اشاره را با گویش به فرد شنوا منتقل می کنند و از همین طریق بین ناشنوا و شنوا ارتباط برقرار می شود. در این شرایط حتما باید فردی باشد که کلام فرد ناشنوا را برای شنوا تبدیل کند، اما چرا از مترجمان زبان اشاره استفاده می شود؟ برای اینکه اگر هر فرد شنوا به موقعیتی برسد که به زبان اشاره آگاهی داشته باشد دیگر نیازی به مترجم نیست.
مدیرعامل انجمن ملی زبان اشاره ایران با اشاره به این که باید ارگان ها، رسانه ها و صدا و سیما به صورتی این ارتباط را ملموس کنند تا همه افراد جامعه به زبان اشاره مسلط باشند، اظهار داشت: در دوره شیوع ویروس کرونا بیشترین سختی را ناشنوایان متحمل شدند، برای اینکه وقتی یک ناشنوا به کرونا مبتلا می شد نمی توانست مشکل خودرا به پزشک بیان کند. هرچند که در آن دوران برخی رابطین و مترجمان زبان اشاره بطور همزمان بوسیله ارتباط تصویری مشکل ناشنوایان را برای پزشکان بازگو می کردند، اما اگر پزشکان به زبان اشاره آگاه بودند آسان تر می توانستند فرد ناشنوا را به بهبودی برسانند.
وی اشاره کرد: کمبود رابط و مترجم زبان اشاره یکی از اشکالات مهم ارتباطی ست، اما زمانی شرایط ایده آل خواهد بود که هر فردی در جامعه بتواند بوسیله زبان اشاره با ناشنوایان ارتباط برقرار کند. البته این موارد مشکلاتی نبوده که ناشنوایان را در جای خودشان ثابت نگه دارند بلکه با هر سختی که بوده ناشنوایان جامعه ما خودشان را به موفقیت های مختلفی رساندند و در حوزه های اجتماعی، علمی، مهارتی و کارهای کسب وکار، خودرا ثابت کرده اند.
مهدویان در ادامه این گفت و گو همین طور از رونمایی پنجمین کتاب زبان اشاره توسط انجمن ملی زبان اشاره ایران همزمان با هفته جهانی ناشنوایان آگاهی داد و اظهار داشت: این کتب، زبان اشاره را برای ناشنوایان و شنوایان آموزش می دهد که تا حالا چهار جلد در گذشته از طرف مولفین انجمن ملی زبان اشاره به چاپ رسیده اما از آنجا که زبان گسترش پیدا می کند، در پنجمین کتاب زبان اشاره واژه هایی که در کتاب های قبلی نبوده معرفی شده است.
منبع: modelkids.ir