به بهانه هفته ترویج علم، شبه علم در روانشناسی چه می كند؟

به بهانه هفته ترویج علم، شبه علم در روانشناسی چه می كند؟

به بهانه هفته ترویج علم، شبه علم در روانشناسی چه می كند؟

مدل كودك: یك روانشناس معتقد می باشد در كشور ما بر سر این مساله كه علم و شبه علم چیست، توافق نظری وجود ندارد و در دانشگاه های ما آموزش مشخصی درباب این كه یك روانشناس یا مشاور چگونه می تواند عمل كند وجود ندارد. بگفته وی، دوره های كارشناسی ارشد روانشناسی بالینی یا دكترای روانشناسی سلامت مقرر است فرد را برای پژوهش در زمینه های مختلف آماده كند. اما مقدار زمانی كه در دوران دانشگاه به اخلاق حرفه ای پرداخته می شود، به زحمت به ۳۰-۴۰ ساعت می رسد.
دکتر علی فیضی در گفت و گو با ایسنا درباره جلوه ی شبه علم در روانشناسی اظهار نمود: جلوه کردن شبه علم در روانشناسی تفاوت چندانی با علوم دیگر ندارد. شبه علم را می توان علم کاذب یا مدعاهایی دانست که نقاب علمی بودن بر صورت می زنند و ادعای این را دارند که دارای همان اعتبار و استواری یافته های علمی هستند، اما اینگونه نیست. در واقع این ها با استفاده از نقاب علم و واژگانی که در علم به کار می رود عمل می کنند. در برخی مواقع مدعیان شبه علم، خود دارای مدارک دانشگاهی هستند و معمولا مدعاهایی قاطع و اعجاب انگیز دارند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از خاصیت های شبه علم این است که وابستگی زیادی به تجربه فردی یا شواهد حکایتی دارد. مثل ماجرای انتشار کرونا که ممکنست برخی بگویند فلان دارو یا بهمان جوشانده طب سنتی برای کرونا مفید می باشد، در روانشناسی هم وقتی فردی نه برمبنای یافته های نظام مند بلکه با عنایت به تجربه شخصی خود یا تجربه شخصی فرد دیگری ادعاهایی را مطرح می کند، در واقع دارد موضوعات شبه علمی را بیان می کند.
این روانشناس در پاسخ به پرسشی درباره مضرات شبه علم در روانشناسی، اظهار داشت: یکی از اصلی ترین ضررهایی که شبه علم در روانشناسی به افرادی که به آن روی می آورند، می زند، این است که ممکنست از مدعاهای شبه علمی برای آموختن راهکارهای موفقیت، شادمانی در زندگی، بهبود روابط با دیگران و توانایی کنترل دیگران استفاده گردد.
فیضی افزود: از آن جایی که مدعاهای شبه علم مبتنی بر تحقیقات طولانی، نظام مند و هم راستا با دیگر یافته های خود روانشناسی یا علوم دیگر نیستند، تنها سود این ادعاها به جیب کسانی می رود که مدعاها را می فروشند.
وی با بیان این که افرادی که خریدار رویکردهای شبه علمی هستند، ضرر می کنند و در ضرر آنها فردی که این رویکردها را فروخته نقشی ندارد، افزود: این مدل سخنان ممکنست به درجات خطرناکی نیز برسند. جنبش های شبه علمی و ضدعلمی ای که در کشورهای خارجی می بینیم، همچون جنبش ضدواکسن به صورتی ریشه در شبه علم دارد. ممکنست نفوذ شبه علم به روانشناسی نیز به مرحله ای برسد که نتایج مخربی به بار بیاورد.
این روانشناس در پاسخ به سوالی درباره نقش سازمان نظام روانشناسی در پیشگیری از رواج شبه علم در روانشناسی، اظهار داشت: سازمان نظام روانشناسی، سازمانی نسبتا نوپاست و در چند دوره ی گذشته گاهی با بحران های داخلی نیز روبه رو بوده است. این سازمان، چندان نتوانسته مانند سازمان نظام پزشکی کدهای اخلاق حرفه ای را تدوین کند. نسخه اولیه و خلاصه ای در این حوزه وجود دارد؛ اما سازمان نظام روانشناسی، سازمان کوچکی است که بودجه چندانی ندارد. من معتقدم در این مورد باید قوانین بالادستی ای وجود داشته باشند. خیلی از این مدعاهای شبه علمی در روانپزشکی نیز وجود دارد.
فیضی افزود: در کشور ما بر سر این مورد که علم و شبه علم چیست، توافق نظری وجود ندارد. در دانشگاه های ما آموزش مشخصی درباب این که یک روانشناس یا مشاور چگونه می تواند عمل کند، وجود ندارد. دوره های کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی یا دکترای روانشناسی سلامت مقرر است فرد را برای پژوهش در زمینه های مختلف آماده کند. اما مقدار زمانی که در دوران دانشگاه به اخلاق حرفه ای پرداخته می شود به زحمت به ۳۰-۴۰ ساعت می رسد. همین مدت کوتاه هم در دوران تحصیلات تکمیلی و سخنرانی مانند ارائه می شود.
وی بیان نمود: بدین سبب در دوران تحصیل، ارزش هایی که می توانند فرد را هدایت کنند به این که علم، شبه علم و ضدعلم را از یکدیگر تشخیص دهد، وجود ندارد و آموزش هایی که بتواند فرد را هدایت کند که طبق اخلاق حرفه ای عمل کند درونی نمی گردد. قسمتی از این ضعف، مربوط به دانشگاه است و قسمتی دیگر به این مربوط است که در جامعه هم متاسفانه به دلیلهای بسیار گوناگون فضای مجازی بستری شده است که مروجان شبه علم یا سوءاستفاده کنندگان از آن در آن فعالیت کنند.
فیضی با بیان اینکه «از یک سو ما راهنما نداریم و از طرفی آموزش و پژوهشی برای تفکیک علم از شبه علم انجام نمی گیرد»، اظهار داشت: روانشناسان حتی اگر با این آموزش ها روبه رو شوند، نمی توانند آنها را درونی سازی کنند؛ برای اینکه وقتی از دانشگاه خارج می شوند، فضا برای این که همچنان اخلاقی، حرفه ای، موثر و علمی حرکت کنند، وجود ندارد و چنین نیست که جامعه این رفتاری را تشویق و از طرفی کردار و رفتار شبه علمی را تقبیح کند. بنابراین ما با یک معضل اجتماعی روبه رو هستیم که یکی از محمل های آن روانشناسی است و در اصل در بسترهای گسترده تری رواج یافته است.
فیضی با تکیه بر این که باید فضایی برای ترویج علم باز شود، تصریح کرد: تجربه های دیگر کشورها به ما نشان داده است افرادی که شبه علم را رواج می دهند به هر طریقی فضایی برای بیان سخنانشان پیدا می کنند؛ یعنی تا زمانی که خریدار وجود دارد، فروشنده نیز هست. اگر برخورد سلبی با این افراد شود اتفاق خاصی نمی افتد؛ چون بستر برای وجود این سخنان فراهم است. بدین سبب امکانی که قوانین بالادستی می توانند ایجاد کنند، این است که فضا را برای ترویج علم، آزادی علمی و تربیت موثر علمی باز کنند.
او در آخر تصریح کرد: تا زمانی که ایجاد فضایی برای ترویج علم تشویق و تقویت نشود و بازار مصرف یافته ها و خدمات علمی مشخص نشود، اذهان ناآماده که نمی توانند تفاوت بین علم و شبه علم را تشخیص دهند، خریدار فروشندگانی هستند که سخنان ضدعلمی خودرا در بسته بندی های زیبا به مردم می فروشند. باید تقاضای شبه علم را بوسیله تقویت علم کاهش دهیم.

منبع:

مدل کودک

تولید, جامعه, خانواده, کودک, مد و فشن

No description. Please update your profile.

~~||~~Comments Are Closed~~||~~