مدل كودك: پرده سینما سیاه می شود و اسم عوامل فیلم یكی یكی بالا می آید. چراغ های سالن چند دقیقه ای است كه روشن شده و بیشتر تماشاگران هم بلند شده اند تا سالن را ترك كنند. دید آنهایی كه دوست دارند اسامی مشاركت كنندگان در ساخت فیلم را ببینند به خاطر آن دسته از تماشاگرانی كه بلند شده اند هم كور شده است.
بی توجهی تماشاگران به تیتراژ پایانی فیلم ها از یك طرف و روشن شدن چراغ های سالن سینما برای برخی دیگر كه تمایل به خواندن اسامی عوامل فیلم دارند از جانب دیگر، تبدیل به گلایه هایی شد كه همزمان با روز ملی سینما در شبكه های اجتماعی مورد بحث قرار گرفت.
رسول صدرعاملی در روز ملی سینما به این عادت مردم توجه نشان داد و در توئیتی نوشت: «اكثر مردم عادت دارن وقتی فیلم به تیتراژ رسید، اگه توی خونه باشن دستگاه رو خاموش كنن و اگه توی سینما باشن سالن رو ترك كنن. بیشتر ما معمولا هیچوقت كسانی كه زحمتای اصلی رو برامون می كشن نمی بینیم. ما فقط دوست داریم كسانی رو ببینیم كه برامون نقش بازی می كنن.»
این توئیت بهانه ای شد تا كاربران دیگر درباره تجربه هایشان در این زمینه صحبت كنند.
«میدیا» در واكنش به این مساله نوشت: «ما هم نمی خوایم موقع تیتراژ پایانی سالن سینما رو ترك نماییم. متصدی سالن، برق ها رو روشن می كنه و درها رو سریع باز می كنن آدم احساس مزاحمت می كنه و پرده سینما در اون نور خوانا نیست وگرنه موسیقی پایانی هم جای شنیدن داره اگه همهمه ی خروج بذاره.»
«كیوان» تجربه متفاوت تری در این زمینه دارد و می گوید: «من هم تو خونه هم تو سینما تا آخر تیتراژو می بینم، همه هم مسخره میكنن.»
«ماشاالله» هم درباره تجربه اش نوشته: «خیلی وقتا اگه تو سینما بخوای تیتراژ پایانی رو ببینی بقیه نمیذارن. میخوان از جلوی صندلیت رد بشن و میبینن تو هنوز نشستی و سد معبر كردی چپ چپ نگاه میكنن! اینه كه ترجیح میدم بیام بیرون و تو اینترنت عوامل سازنده رو جستجو كنم!»
كاربر دیگری به اسم «پیِر» هم معتقد است: «تقصیر سینمادارهاست، چراغ ها رو روشن می كنن.»
«فرشته» هم یكی دیگر از تماشاگرانی است كه دیدن تیتراژ فیلم برایش اهمیت دارد و در این زمینه نوشته است: «من تا آخر تیتراژ میرم. اهل خونه همش گیر میدن دنبال چی هستی، علاقه دارم اسم و فامیل های متفاوت رو ببینم ولی كلا دوست دارم تا آخر تیتراژ برم.»
البته نظرهای دیگری هم در این زمینه وجود دارد، مثلا یكی از كاربران «نداشتن جذابیت تیتراژها» را دلیل بی توجهی اش به این بخش فیلم می داند و نوشته است: «دلیلش اینه كه تیتراژها اصلا جذابیتی نداره یا توی فیلم بخش شاخصی وجود نداشته كه ما بخوایم بدونیم كار كی بوده. ساده ترین راه هم برای همراه كردن مخاطب، یك موسیقیه كه برای شنیده شدنش ما تا آخر بشینیم كه اونم كم اتفاق میفته. البته همه اینها به شرطیه كه مسئول سالن بیرونمون نكنه!»
كاربر دیگری هم نوشته است: «خب مگه بیكاریم یه مشت اسم بی مدلول بخونیم؟ میشه اصلا؟ یا مگه بقیه افراد جامعه اسمشونو روی محصولاتشون تیتراژ میكنن؟ مثلا روی یه پنكه اسم همه ی كارگرای كارخونه نوشته شده؟ بعد هم رئیس كارخونه میاد بگه چرا هیچ كس اسمای رو پنكه رو نمی خونه؟ همه دوست دارند از باد پنكه استفاده كنن!»
كاربری به اسم «سنجاقك» هم با اشاره به اینكه «برای مخاطب معمولی چه فرقی میكنه كه مثلا كی صدابردار بوده؟»، معتقد است: «كسایی هم كه تخصصی دنبال میكنن و براشون مهمه، حتما می بینن. بر فرض اسما رو خوندیم، چی میشه حالا؟»
اما امیرحسین علم الهدی – كارشناس فرهنگی – در این زمینه به ایسنا می گوید: «عوامل فیلم عموما در جشنواره ها دیده می شوند. اینكه احترام عوامل یك فیلم را در حوزه توزیع و نمایش داشته باشیم یك بحث است و بحث بعدی این است كه مخاطبان عام دقت كنند این فیلم ها با چه عواملی ساخته شده اند. اینكه انتظار داشته باشیم عوامل دیگر هم مثل بازیگران مورد توجه قرار بگیرند، اتفاق نمی افتد. كجای دنیا برد پیت را با یك فیلمبردار از منظر میزان محبوبیت در یك رده قرار می دهند؟ من درباره میزان كیفیت صحبت نمی كنم. به عقیده من كار داریوش خنجی از نظر فیلمبرداری در سطح بالاتری نسبت به بازیگری آقای برد پیت قرار دارد. ما كارشناس این مساله هستیم و برمبنای علمی به این مساله رسیده ایم اما توده ی مردم تصویر را می بینند و دلیلی ندارد پشت تصویر را ببینند.»
او با اشاره به اینكه «این سوژه در همه جای دنیا صدق می كند و تنها مربوط به ایران نیست»، اضافه می كند: «در همه جای دنیا نیكول كیدمن و آنجلینا جولی اسامی ای هستند كه بیشتر شناخته می شوند. برای مثال شما رونالدو را بیشتر می شناسی یا كارگری كه آب شرب تیم فوتبال یوونتوس را تامین می كند؟ اما آیا رونالدو به تنهایی می تواند موفقیتش را بدست بیاورد؟ پزشك، مربی و مدیر برنامه و تغذیه او یك مجموعه را می سازند اما فوتبالدوست در نهایت خروجی و فوتبالیست را می بیند. نمی توانیم بگوییم باید به همان اندازه كه رونالدو دیده می شود، كارگری هم كه آب شرب یك تیم را تامین می كند، دیده شود.»
مدیر سابق گروه سینمایی «هنر و تجربه» ادامه می دهد: «موضوعی كه آقای صدرعاملی بعنوان یك فیلمساز معتبر مطرح كرده، از نظر كارشناسی بحث درستی است. فراموش نكنیم پشت دوربین هم آدم های شریفی به اندازه افرادی كه جلوی دوربین قرار دارند، زحمت می كشند اما اینكه آنرا به توده مردم تعمیم دهیم انتظاری غیركارشناسی شمرده می شود. ضمن اینكه همه ی دوستان برای ما محترم هستند اما مردم تصویر را می بینند، نه پشت آنرا.»
علم الهدی روشن شدن چراغ های سالن سینما را با شروع تیتراژ فیلم یك ایراد فنی می داند و بیان می كند: «باید سینماداران حریم معنوی فیلمسازان را رعایت نمایند. اما متاسفانه این فرهنگ اشتباه در میان سینماداران جا افتاده است. اصول حرفه ای این اجازه را به سینمادار نمی دهد كه تیتراژ را خارج از فیلم ببیند. باید در این زمینه فرهنگسازی و با مدیران سینما گفت و گو كرد. با شناختی كه از این مدیران دارم، سینماهای اصلی ما به این بحث واقف هستند. متاسفانه این فرهنگ اشتباه، جاری و ساری شده و جای كارشناسی دارد تا حل شود.»
این كارشناس فرهنگی می گوید: «بسیاری متوجه نیستند كه تیتراژ، قسمتی از فیلم است در صورتیكه مدت زمان یك فیلم با تیتراژ آن محاسبه می شود و این مساله از نظر فیلم سازها، تماشاگران و سینماداران نیاز به فرهنگ سازی دارد. از طرفی فیلمسازان باید به تیتراژ هم نگاه هنری داشته باشند. ما فیلم هایی هم داشتیم كه از نظر تیتراژ جذاب بودند و نظر مخاطب را جلب كرده اند. خیلی از تیتراژها شامل چند اسم می شوند اما اگر یك سناریو باشد و تیتراژ هم برمبنای كلیت فیلم و با الهام از مضامین آن ساخته شود، مخاطب می تواند این كلیت را از ابتدا تا اختتام دنبال كند اما متاسفانه بنظر می رسد فرهنگی در میان فیلمسازان ما وجود دارد كه تیتراژها اهمیت چندانی برای آنها ندارد. یادمان نرود تیتراژ ساختن یك فن و هنر است و به سبب كاهش هزینه ها از افراد متخصص در این زمینه استفاده نمی گردد و در نهایت به یك نوار سیاه و اعلام اسامی ختم می شود.»
* شما هم می توانید مشاهده ها و تجربه های خود از «عادت های بد» را با ایسنا به اشتراك بگذارید.
منبع: مدل كودك