مدل كودك: «وقتی یك جوان شهرستانی كه تازه به تهران آمده و مشهور شده، مقابل وزیر حرف می زند یا از زمین و زمان صحبت می كند باید در یك برنامه كالبدشكافی شود…»
اینها جملات رئیس كمیته انضباطی فدراسیون فوتبال درباره وریا غفوری (مدافع استقلال و بازیكن تیم ملی فوتبال ایران) است و آقای رئیس كه وظیفه قانونی او كنترل انضباط و ادب است، طی مصاحبه ای احساس كرده اگر از صفت «شهرستانی» برای وریا غفوری استفاده نماید، او را بیشتر تحقیر كرده است. البته بد نیست بدانید اسماعیل حسن زاده كه این گونه صحبت می كند، بگفته خودش «روستازاده» است. او از شهرستان «تالش» به تهران آمده و فرقش با وریا غفوری زمان مهاجرتش به تهران است كه احتمالاً چند سالی زودتر بوده است.
قصه اصلی اینجاست كه چند روز پیش وریا غفوری در یك استوری اینستاگرامی به اظهارات محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه درباب حضور ایران در منطقه، واكنش نشان داده بود.
كاری به این نداریم كه اساساً وریا غفوری در جایگاهی هست كه چنین واكنشی داشته باشد یا خیر اما به هر حال انتشار این مطلب از طرف او حواشی گسترده ای به دنبال داشت و یكی از كسانی كه به این مطلب واكنش نشان داد، اسماعیل حسن زاده (رئیس كمیته انضباطی فدراسیون فوتبال) بود كه حالا واكنش تند او به این موضوع، جنجالی تر از مطلب وریا غفوری شده است. دلیلش هم این است كه یك مقام مسئول، «شهرستانی بودن» یك فرد را دست مایه تحقیركردن او قرار داده و حالا عبارت #با_افتخار_شهرستانی ام را در فضای مجازی ترند كرده است.
كاربران فضای مجازی با لحنی بعضاً طنزآمیز یا جدی به این مساله واكنش نشان داده اند و نوشته اند كه چنین تفكیكی توهین به شعور و سطح آگاهی مردم است و خیلی ها با افتخار، نام شهرستانی كه در آن متولد شده اند را منتشر نموده اند. مثلاً یكی از كاربران نوشته است: «واقعا آدم متاسف می شه از خوندن این نظرات. انگار كه تهرانی ها مال یه كشور و شهرستانی ها مال یه كشور دیگه هستن. یادتون نره كه اگر شهرستانی ها رو بی فرهنگ خطاب كنید در نهایت این توهین به خودتون هم برمی گرده. اگر خیلی بافرهنگ هستین یاد بگیرین كه به دیگران هم یاد بدین، به جای اینكه به جون هم بیفتین به هم آگاهی بدین و برای رشد و ترقی همه تلاش كنید.»
كاربر دیگری نوشته است: «این هم نمونه ای از خودخواهی. مگه ایران فقط تهرانه؟ از كجا این فرهنگ رو تهرانی ها آوردند كه شهرستانی ها ندارند؟ تلویزیونتون با ما فرق می كنه یا قوانین راهنمایی و رانندگی شما كه یه پلاك غیر تهرانی می بینید تمام هم و غمتون رو می ذارید برای سبقت گرفتن های غیر مجاز ازاون ماشین و به خیال خودتون ترسوندنش؟ اگر به نظر شما در روستاهای ایران با این همه ثروت آدم ها دارن از گرسنگی می میرن ننگ بر هر تهرانی كه ساكت نشسته و نگران تنگ شدن جاشه.»
اما تندترین واكنش را عبدالكریم حسین زاده (نماینده مردم نقده و اشنویه در مجلس شورای اسلامی) به این مساله داشته و در توییتی نوشته است: «بنده هم یك #شهرستانیم و به شهرستانی بودنم افتخار می كنم و حتماً وزیر بخاطر بی تربیتی حسن زاده رئیس كمیته ی انضباطی كه باید نماد انضباط و ادب باشد به مجلس باید پاسخگو باشد، در صورت عدم پوزش رئیس آن كمیته، مجلس از وزیر محترم سوال خواهدنمود.»
فارغ از واكنش های تندی كه الان متوجه اسماعیل حسن زاده است، بد نیست كه ایشان بداند مقام معظم رهبری اصالتاً آذری و پرورش یافته مشهد هستند و تا حدود پنج سالگی در خانه ای نسبتاً كوچك در محله ای فقیرنشین در این شهر ساكن بودند كه فقط یك اتاق و یك زیرزمین داشت.
همچنین بد نیست بداند كه حسن روحانی رئیس جمهوری فعلی ایران اهل شهرستان سرخه در استان سمنان است و بگفته خودش تا ۱۱ سالگی بوسیله قالیبافی و كشاورزی گذران زندگی داشته است.
اصلاً بیایید از سیاست فاصله بگیریم. در جریان هستید كه استاد آواز ایران محمدرضا شجریان اهل مشهد است و سال های جوانی اش را در این شهر سپری كرده است؟ بالقطع می دانید كه علی دایی هم اهل اردبیل است.
قطعاً كه اگر بخواهیم بزرگان بیشتری را مثال بزنیم، می شود «مثنوی هفتادمن كاغذ» اما همین چند مثال كافی است كه آقای اسماعیل حسن زاده بداند رهبر مملكت، رئیس جمهورش و اسطوره های ورزش و هنرش همگی «شهرستانی» هستند و «شهرستانی» فحش نیست!
اما سوال اینجاست كه چرا ما این طوری هستیم و چرا هنوز مدرن رفتار نمی كنیم؟
دكتر محمد رحیمی – جامعه شناس و استاد دانشگاه – در این باره به ایسنا توضیح می دهد: «این یك مسئله مهم اجتماعی است و فقط مختص جامعه امروز نیست؛ بلكه یك ریشه تاریخی دارد. به عقیده بنده ما به معنای واقعی كلمه هنوز جامعه نیستیم و فقط یك اجتماع هستیم برای اینكه در یك جامعه رفتارها هنجارمند و مرزهای اخلاقی مشخص هستند. در یك جامعه، رفتارهای ناهنجار طرد می شود و وقتی جامعه ای مدرن است، چنین رفتارهایی پذیرفته نیست.»
او ادامه می دهد: «در كشور ما هنوز واژه هایی مثل بالاشهر و پایین شهر یا تهرانی و دهاتی معنا دارند. در حالیكه در یك جامعه مدرن این مرزبندی ها از بین رفته اند. در جوامع مدرن این تخصص ها و شایستگی ها هستند كه حرف اول را می زنند.»
رحیمی اضافه می كند: «بیان شدن چنین حرف هایی در جامعه ما تازگی ندارد. ما در ادبیات روزمره مردم با این كلیشه ها مواجه هستیم كه نشان دهنده ضعف فرهنگی است. ما فقط آدم هایی با ظاهر مدرن هستیم؛ یعنی فقط لباسمان، تحصیلاتمان، اتومبیلمان و … مدرن هستند اما واقعیت این است كه مدرن بودن به ما آموزش داده نشده است. هنوز می بینیم كه عقده حقارت وجود دارد و كسی نمی خواهد پیشرفت كسی را ببیند. ما خیلی وقت ها ضعف های خودمان را با تحقیر دیگران جبران می نماییم.»
این جامعه شناس می گوید: «این بحث شهرستانی و تهرانی كه اخیرا مطرح شده، نیازمند تبیین های جامعه شناختی است. این مسئله در گذشته هم بوده اما امروز به شكل شایعی رواج دارد. حتی در خود تهران هم بین محله ها و منطقه های مختلف این حرف ها شایع است. یك وقت هایی كار به بحث های خانوادگی هم می كشد.»
او در پاسخ به این سوال كه «ما چرا این طور شدیم؟»، اظهار می كند: «رفتارهای غیر مدرن ما از آموزش های اخلاقی جامعه نشأت می گیرد. آموزش ارزش های اخلاقی در خانواده بعنوان نهاد اولین و در سازمان ها و رسانه ها آموزش داده نشده است. در مدرسه هم آموزش های غلط به بچه ها داده می شود كه به بچه ها می گویند ملت برتر هستند. حتی می بینیم در رسانه های جمعی فرهنگ بالاشهری ترویج داده می شود. تا زمانی كه در دانشگاه ها دانشجویان بر اساس شهری و روستایی بودن طبقه بندی می شوند این شیوه تحقیر فرهنگی، غالب خواهد بود.»
رحیمی تاكید می كند: «ما باید به تنوع قومیتی احترام بگذاریم و آنرا به رسمیت بشناسیم. افراد جامعه باید احساس برابری داشته باشند. مثلاً آدم ها به جهت اینكه لهجه دارند نباید خجالت بكشند، در غیر این صورت لطمه های مهلكی به جامعه وارد می شود. هم اكنون تهرانی بودن تبدیل به یك ارزش شده است، در حالیكه قبلاً این طور نبود. امروز در حالیكه همه دنیا از دهكده جهانی حرف می زنند و مرزها معنای خودرا از دست داده اند، ما درباره چنین مسائلی صحبت می نماییم. رفتارمان شده حكایت كتاب «كوری» كه هیچ جا را نمی بینیم.»
او درانتها از اهمیت نقش هنرمندان و سلبریتی ها برای تغییر و اصلاح این رفتارها یاد می كند.